خاطره سفر!!!!

سلام دوستای گلم!!! 

یه سری خاطرات سفر آوردم که هر کی دوست داره میتونه بخونه 

جاتون خالی رفته بودیم ایران گردی 

اول از همه رشت بعد آستارا بعد گردنه ی حیران ، اردبیل،تبریز و بالاخره ارومیه

جاتون خالی کنار یه رودخونه وایساده بودیم

پر قورباغه و مار آبی.انقده خوشگل که نگو 

با بدبختی فراوان بالاخره داداشم تونست یکی از قورباغه ها رو بگیره خیلی خیلی

بامزه و خنده دار بود

تومسیر آستارا یه شهری بود به اسم گیسوم که ساحلم داشت 

رفتیم اونجا و قایق سواری کردیم اونم چه قایق سواری 

انقد جیغ و داد زدیم آقاهه فکر کرد از دهات اومدیم تا حالا قایق ندیدیم 

تو مسیر اردبیلم که از گردنه ی حیران رد می شدیم

چشمون افتاد به تله کابین

رفتیم سوار تله کابین شدیم اونم برای اولین بار 

با ادا و اصولایی که ما ،درمی آوردیم خدا رحم کرد 

سالم رسیدیم اون بالا

آخ خنک بودا  خدایا چه حالی می کنی اون بالاها 

جاتون خالی یه عکس یادگاری هم  ازمون انداختن 

از اردبیل که داشتیم به سمت تبریز حرکت می کردیم دنبال

جای باصفا می گشتیم برای ناهار خوردن 

و پیک نیک که یهویی یه دهاتی رو دیدیم 

چه دهات با صفا و باحالی بود

رفتیم همین که زیر اندازمون رو انداختیم دیدیم تو رودخونه ی

کنارمون 5،6 تا مرغابی دارن شنا می کنن 

عینهو قوم مغول حمله کردیم به مرغابیا

بدبختا تا مرز سکته رفته بودن نصفه راهو می دویدن نصفش رو شنا

بی چاره شدیم تا دو تا شونو گرفتیم و

کلی هم عکس مثل این عروس دامادا انداختیم 

حالا این از قضیه مرغابیا بود 

سرتو می چرخوندی اینور دو تا گوساله داشتن می چریدن 

سرتو می چرخوندی اونور چند تا الاغ یونجه میل می کردن 

وسط جاده مرغ و خروس راه می رفت 

پشت سرمون یک عدد هاپوی با وفا نشسته بود 

و انتظار غذا می کشید

ولی خودمونیما یه پرس قورمه سبزی زد رفت بالا 

خلاصه در کنار اونا یه زنجیره غذایی توپ تشکیل داده بودیم

و کلی هم باهاشون عکس گرفتیم  

تازه داداشم یه عکس پرسنلی از خره گرفته که بعدا به سمع و نظرتون می رسه

در آخر اینکه کلی خوش گذشت و و جای شما خالی بود 

از همه ی دوستان که تو این مدت به من سرزدن

کمال تشکر را دارم ،باشد که جبران کنم. 

اینم چن تا از عکسا